بوبک

الان فیلم ملی و راه های نرفته اش رو دیدم۰فقط بغض بودم ۰

من از بچگی این چیزارو از اطرافم شنیدم و میدونم این فیلم سیاه نمایی نیست و کم و زیاد داره ولی این اتفاقا توی جامعه ی ما میوفته۰این همه استیصال و درد وجود داره و گاهی تبدیل به کینه و خشم میشه و ادامه پیدا میکنه۰توروخدا قبل از زندگی مشترک حتما برین مشاور چون آدم هایی که مشکل روانی دارن یا دوشخصیتی هستن توی جامعه وجود دارن و خیلی خوب هم بلدن نقش بازی کنن۰ اصلا فکر نکنین واسه شما اتفاق نمیفته۰این مسئله رو جدی بگیرین و راحت ازش نگذرین۰بذارین این چرخه ی نحس تموم شه۰۰۰

+پر از بغضم۰۰۰

پارسال یه فیلم هندی دیدم که برخلاف مرسوم سینمای هند ،سبک جدیدی داشت و از اون جایی که فرهنگ ایران و هند شباهت هایی داره خیلی شبیه به دغدغه ی دختران اینجا بود و ماجرای یه دختره که به دلیل اتفاق هایی میره پیش روانشناس و اونجا ماجرا جذاب میشه و من این قسمت هاشو چندین بار دیدم و خیلی دوس داشتم۰مخصوصا قضیه ی صندلی که مطرح کرد و من تا به حال به روابط از این زاویه نگاه نکرده بودم و خودم هم چیزهایی یاد گرفتم از فیلم۰

چندتا از دیالوگ های فیلم رو که دوس داشتم توی ادامه ی مطلب میذارم۰

فیلم رگ خواب رو دیدم۰قبل از اون نقدهاشو خونده بودم که میگفتن زن توی فیلم زیادی ضعیفه و منم اینو قبول دارم ولی چرا منم مشابه این احساساتو تجربه کردم؟چرا نقطه ضعف من احساسمه ولی دیگه نه به شدت سالها پیش۰آدما با گذر زمان قوی تر میشن مثله وقتی که بعد مدتها شروع میکنی به ورزش یه درد عجیبی به جونت میوفته اما کم کم بدنت عادت میکنه و دیگه درد نداری و مدام قوی تر میشی۰احساسم همین شکلیه۰هی زخم هی زخم یهو به خودت میای میبینی چیزی جز یه خرابه از احساساتت نمونده و تمام جونت شده ترس ۰میخوای از آدما دور شی تا دستشون به قلب تو نرسه برای همین همیشه خودتو جدی نگه میداری انگار تو غیر قابل دسترس ترین آدم دنیایی ولی نیستی چون پشت اون ظاهر یه قلب احساسی و حساس وجود داره که فقط خودت ازش خبر داری۰فقط تویی که خبر داری هرچقدر دنیا سخت و وحشی بشه باز تو عین بچگیات پر از احساس و سادگی هستی در حالی که آدما فقط ظاهرت رو میبینن و از هیچی خبر ندارن۰۰۰

از زمانی که فیلم سوپراستار رو دیدم همیشه یه حس خاصی بهش داشتم و شاید ۵،۶ باری دیدم فیلمش رو چون یه جورایی حس میکردم شخصیت رها خیلی شبیه منه چون اون زمانم تقریبا هم سن رها بودم و این فیلم هنوزم واسم جذابه و همون حس رو بهش دارم و یه بخش از فیلم که افسانه بایگان میخواد رها رو وصف کنه میگه گاهی مثله یه بچه گاهی مثله یه مادر ، و تا جایی که از خودم شناخت دارم منم این شکلیم۰چندسال پیشم که فیلم یکی از ما دونفر اومد بازم این فیلمو دوس داشتم و حس نزدیکی به شخصیت سارا داشتم که تلاش میکنه سرسخت باشه و ۰۰۰ این فیلمم چندین بار دیدم و اتفاقی چندوقت پیش داشتم فکرشو میکردم دیدم دقیقا دوتا فیلمی که حس میکنم شخصیتاشون شبیه منه از ساخته های تهمینه میلانی هستن۰

گاهی اوقات هم هست که توی شرایطی قرار میگیری یا اتفاقی واست میوفته که اونقدر تلخ و بد و دردناکه و برات سنگینه که ترجیح میدی سکوت کنی و حتی نمیخوای برای کسی تعریف کنی که چی شده که باز یادت بیاد دقیقا چه اتفاقی افتاده و فقط تلاش میکنی هرجور شده فقط فراموش کنی اون اتفاق تلخ رو۰۰۰

+فیلم دلتنگی های عاشقانه رو با مامان دیدم۰از جایی که جنگ شروع میشد بعضی جاهاش خیلی شبیه زندگی ما بود و مامان هم میگفت اینو و من تو تعجب بودم که کسی که تجربه نکرده چطور میتونه این اتفاقات رو انقد دقیق بدونه و تهش دیدم نوشته براساس کتاب همسرشهید بوده۰توصیه به دیدنش نمیکنم چون برای ما دیدنش خیلی تلخ ولی واقعی بود۰

این فیلم رو توصیه میکنم ببینید حتما۰مخصوصا واسه من خیلی جذاب بود که همراه با احساسی بودن فیلم فراتر از روزمره ی زندگی معمول این زمانه بود و بعضی قسمت هاش خیلی شبیه بود به تخیلات و تفکرات و آرزوهای من۰عجیب و جالب بود:)

حدودای دوماه پیش بود که سمی بهم پیشنهاد داد منم سریال فرندز رو ببینم ۰چندسالی بود که تعریفشو شنیده بودم ولی فراموش کرده بودم و پیشنهاد سمی باعث شد شروع کنم به دیدن این سریال بینظیر۰۰۰

این سریال درسته که طنزه ولی توی زمانه ی خودش خیلی عالی بوده و باورم نمیشه تولیدش از سال تولد من بوده ولی توی آمریکا انقد پیشرفت کرده بودن که با طنز و خنده و سرگرمی انقد بخوان توی مسائل مختلفی که هنوزم توی کشور ما تابو محسوب میشه خواستن فرهنگ سازی درست کنن۰آدمایی با عقاید و افکار و دین و سبک های مختلف کنار هم زندگی میکنن به هم احترام میذارن و۰۰۰فقط میتونم بگم دیدن این سریال یکی از تجربیات خوب زندگیم بود و خیلی وقتا که بی حوصله یا ناراحت یا عصبانی بودم یا بیخواب شده بودم با دیدن این سریال به کل فراموش میکردم همه چیز رو و میخندیدم و قسمت آخرش تونست اشک شادی منو در بیاره۰یکی از چیزای خوبی که از این سریال یاد گرفتم این بود که زندگی رو سخت نگیرم و انقد خودمو درگیر اصول و قواعد ذهنی خودم نکنم و یاد بگیرم آدما در عین متفاوت بودن و اینکه گاهی تو مخالف باشی با کاری که انجام میدن ولی به انتخاب و عقایدشون احترام بذاری و اونارو همونجور که هستن دوست داشته باشی :)

در ضمن این سریال خیلی به زبانم هم کمک کرد و این خیلی خوب بود برای من۰

حالا بعد از تموم شدن ده فصل دلم میخواد یه روزی این سریال ادامه پیدا کنه و نمیتونم بپذیرم که اون شخصیتا دیگه وجود نداشته باشن:(((

همه ی شخصیتای سریال جذابیت خاص خودشون رو دارن ولی اوایل شخصیت محبوبم فیبی بود ولی از وسطاش شخصیت محبوبم شد جویی که فکر میکنم شخصیت پیمان سریال عاشقانه رو هم یه جورایی از جویی الگوبرداری کردن۰

الان یه مصاحبه از بازیگرای سریال دیدم که مال2016 بود و پیرشدنشون خیلی حس بدی داشت مخصوصا جویی خیلییی پیر شده بود قبول نیس آقا:(((

در هرصورت خوشحالم از دیدن این سریال عالی و مرسی از سمی که هنوز سریالو تموم نکرده و هربار با تهدیدای من به لو دادن سریال مواجه میشه:)))

این فیلم رو توصیه میکنم حتما ببینید۰

مدل موهای دخترک منو یاد امیلی مینداخت ولی فیلم دنیای جدید و شگفت انگیزی بود و اینکه توی برخی چیزها میتونستم همذات پنداری کنم با دخترک قصه برام جالب بود و یه چیز جالب اینکه تو فیلم از دریای خزر و ایران گفته میشه و اون باغ و گلها و اون نورپردازی و چیدمان جزو آرزوهامه۰خیلی جالب بود :)

یه حس لطیف داره که ته فیلم لبخند به لبت میاره:)