گلاب آخه ؟؟

  • ۱۱:۵۵

توروخدا گلاب عطر نیستا۰ اونم توی تابستون۰ عطر مشهدی هم همینطور اینا واسه جاهای زیارتیه باور کنید :/

+یه زخمی که وقتی در مکان های عمومی اتفاقی کنار افرادی میشینه که از این مدل عطرهای کاذب به خودشون زدن ، تا انتهای سینوس هاش میسوزه :(( 

مَلی ها۰۰۰

  • ۱۶:۱۹

الان فیلم ملی و راه های نرفته اش رو دیدم۰فقط بغض بودم ۰

من از بچگی این چیزارو از اطرافم شنیدم و میدونم این فیلم سیاه نمایی نیست و کم و زیاد داره ولی این اتفاقا توی جامعه ی ما میوفته۰این همه استیصال و درد وجود داره و گاهی تبدیل به کینه و خشم میشه و ادامه پیدا میکنه۰توروخدا قبل از زندگی مشترک حتما برین مشاور چون آدم هایی که مشکل روانی دارن یا دوشخصیتی هستن توی جامعه وجود دارن و خیلی خوب هم بلدن نقش بازی کنن۰ اصلا فکر نکنین واسه شما اتفاق نمیفته۰این مسئله رو جدی بگیرین و راحت ازش نگذرین۰بذارین این چرخه ی نحس تموم شه۰۰۰

+پر از بغضم۰۰۰

خشم بوبک

  • ۰۱:۴۱


+یاد بگیریم وقتی کسی بهمون لطف میکنه و باهامون مهربونه دلیل نمیشه متوقع باشیم و طلبکارانه باهاش حرف بزنیم انگار وظیفشه واسه ما کار کنه و طبق فرمایشات ما عمل کنه :/

+من کلا این بشر رو این ترم دیدم و شاید کلا ۵ بار دیده باشمش بعد واسه یه کلاس گفت غیبت میکنم واسم ویس استادو ضبط کن بعد من انجام دادم و حالا گفت بفرس واسم بعد چون گفتم بعدا اینگونه طلبکار شد۰بی تربیت :/

+لازمه بگم سبزا رو من نوشتم ؟ :دی

ماجراهای اتوبوس واحد ۲

  • ۰۰:۴۷

پیرو پست قبل (اینجا

یعنی شما آقایون واقعا فکر میکنید چون عینک آفتابی زدید آدم نمیفهمه دارید دید میزنید و چه بسا زل زدید به خانوما ؟!!!

+خانمای عزیز توی فرهنگ شهرنشینی چیزهایی وجود داره به اسم صف و رعایت حقوق دیگران که وجدانن چیزای خیلی خوبین۰مثلا اینکه وقتی اتوبوس اومد شما میتونی آرام سوار شی و اجازه بدی قبلش اونایی که سوار اتوبوس بودن پیاده شن نه اینکه اجازه ندی کسی پیاده شه خودتو پرت کنی رو پله ها و با آرنجت بکوبی به مردم و هل بدی بقیه رو به اطراف و همزمان با پاهاتم بکوبی رو پاهاشون که بتونی بشینی فقط به خاطر هزار تومن تفاوت قیمت تاکسی و اتوبوس :/ 

+خانمای عزیز اگر دقت کنید هر صندلی از صندلی بغلی جدا هست و اینکه شما میشینی و خودتو پهن میکنی و نیمی از صندلی جفتی رو توسط دست و پاهات اشغال میکنی و هی آرنجتو میکوبی تو دل روده ی آدم اصلا انصافانه نیس۰۰۰

+با تشکر از اتوبوس واحدهای داغون و له و بدون تهویه مناسب ناوگان اتوبوس رانی کلانشهر اهواز :/

+خدایا یا پولدارم کن که با ماشینم جا به جا شم یا اتوبوسای این شهرو بی آر تی کن یا اصلا اتوبوساشو نابود کن انقد حرص نخورم :/  :(((  

لطفا نچ نچ نکنید

  • ۱۰:۵۰

فکر کن تو همون تایمی که شروع کلاست باشه تو همچنان تو ایستگاه اتوبوس نشسته باشی و هی یکی برای اینکه اتوبوس دیر کرده هی بغل گوشت نچ نچ کنه یا تصور کن سر صف نونوایی برا اینکه یکی که کمتر از تو میخواد نون بخره پشت سرت باشه و هی همزمان با جمع کردن نون ها پشت سرت نچ نچ کنه۰

واکنش من در این موارد سکوته ولی چیزی که دلم میخواد اینه که با جفت پا برم تو صورت طرف یا با ماهیتابه بکوبم تو صورتش که توانایی حرکات فک و دهن و زبونشو از دست بده و نتونه نچ نچ کنه۰

اصابم ندارم و این پستم در حالی مینویسم که وسط اتوبوس ایستادم و هی به اینور اونور پرتاب میشم۰

با تشکر

حواستون باشه...

  • ۰۱:۱۱

این چند وقته به یکی از آرزوهای چندین ساله م رسیدم و این خیلی خوبه۰خداروشکر

وقت حرف زدن کاش حداقل سعی کنیم حواسمون باشه داریم چی میگیم و چیو به کی میگیم۰شاید فقط با یک کلمه باعث شیم طرف مقابل چیزی رو به خاطر بیاره که آزارش بده و شاید هم باعث شیم قلبش بشکنه و یا هزارتا شاید دیگه۰

حواسمون باشه۰۰۰

که با این در اگر در بنده در مانند در مانند

  • ۰۰:۳۸

یه موضوعی هست که شاید به نظر بی اهمیت بیاد ولی به شدت رو اعصاب و روانه ملت تاثیر گذاره و اونم در یا درب هستش.

اینکه وقتی میخوایم وارد جایی بشیم اگر مثلا مغازه نیست حتما در بزنیم و منتظر شیم طرف جوابه موافق بده بعد بریم داخل و اینکه قبل از عبور از هر دری دقت کنیم که اون در ،در چه حالتیه.مثلا کاملا بسته س یا نیمه بازه یا کاملا بازه؟هرجور که هست وقتی ازونجا خارج شدیم و یا کاملا وارد شدیم درو در همون حالت اولیه قرار بدیم مگر اینکه مثلا مغازه باشه کولرم روشن باشه درم باز و حالاتی از بی اعصابی در چهره ی فروشنده نمایان،در این حالت پی میبریم شخص مذکور انقد که هی درو بسته هی باز گذاشتن دیگه نسبت به در سر(؟!) و یا بی حس شده ولی اگر شما دوسته عزیز براش درو ببندین قطعا اگر در شیشه ای باشه میتونید حالته رضایت رو در چهره ی شخص ببینید.

این موضوع توی خونه هم هست.چقدر که من حرص نخوردم از دسته برادرانه گرامم که اگر در بازه بعدش درو میبندن اگر در بسته س درو میذارن باز میرن.چندین ماه حرص خوردم بعدش مقداری جیغ زدم دیگه مشکل نسبتا حل شده توی خونه:دی

مواظبه درها باشید:دی

با سپاس:دی

ماه
روشنی اش را
در سراسر آسمان
می پراکند
و لکه های سیاهش را برای خود نگه می دارد۰

رابیندرانات تاگور - کتاب ماه نو و مرغان آواره
Designed By Erfan Powered by Bayan