رگِ خواب

  • ۲۰:۰۱

فیلم رگ خواب رو دیدم۰قبل از اون نقدهاشو خونده بودم که میگفتن زن توی فیلم زیادی ضعیفه و منم اینو قبول دارم ولی چرا منم مشابه این احساساتو تجربه کردم؟چرا نقطه ضعف من احساسمه ولی دیگه نه به شدت سالها پیش۰آدما با گذر زمان قوی تر میشن مثله وقتی که بعد مدتها شروع میکنی به ورزش یه درد عجیبی به جونت میوفته اما کم کم بدنت عادت میکنه و دیگه درد نداری و مدام قوی تر میشی۰احساسم همین شکلیه۰هی زخم هی زخم یهو به خودت میای میبینی چیزی جز یه خرابه از احساساتت نمونده و تمام جونت شده ترس ۰میخوای از آدما دور شی تا دستشون به قلب تو نرسه برای همین همیشه خودتو جدی نگه میداری انگار تو غیر قابل دسترس ترین آدم دنیایی ولی نیستی چون پشت اون ظاهر یه قلب احساسی و حساس وجود داره که فقط خودت ازش خبر داری۰فقط تویی که خبر داری هرچقدر دنیا سخت و وحشی بشه باز تو عین بچگیات پر از احساس و سادگی هستی در حالی که آدما فقط ظاهرت رو میبینن و از هیچی خبر ندارن۰۰۰

محمد
سلام
وبلاگ ارزشمندی دارین
ممنون از مطلب خوبتون
ممنون
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
ماه
روشنی اش را
در سراسر آسمان
می پراکند
و لکه های سیاهش را برای خود نگه می دارد۰

رابیندرانات تاگور - کتاب ماه نو و مرغان آواره
Designed By Erfan Powered by Bayan