پروژه ی ناتمام

  • ۱۲:۳۶

خواب های من سکانس های مختلف با صحنه های متفاوت داره. یکی از صحنه هایی که مدت ها بود گاهی میدیدمش یه محوطه ی نیمه بیابونی بود که یه ساختمان عظیم سمت راست جاده و یه ساختمان کوچکتر سمت چپ جاده در حال ساخت بود. پروژه در حال پیشرفت بود منم گاهی مینشستم پیش ساختمان کوچکتر و ساخت و ساز و حرکت ماشین آلات اطراف ساختمان بزرگتر رو نگاه میکردم. حالا امروز یهو ماشین آلات شروع کردن به تخریب ساختمان بزرگتر. وسط جاده بودم و شوک زده که چرا حالا که آخرای ساختشه دارن تخریبش میکنن. میگفتن مجوز ساخت نگرفته. اومده بودم وسط جاده. وسیله هام پیش ساختمان کوچکتر مونده بود. میخواستم بدوم وسیله هام رو بیارم که ساختمان کوچکتر رو هم ماشین آلات تخریب کردن و افتاد روی وسیله هام...

حالا فکر کنم یکی از صحنه های خواب های ادامه دارم رو از دست دادم.

  • ۵۷
هانی هستم

مردم خاباشونم سینمایی و پایان بازه!

چه کنیم دیگه :))))
آلباتروس ...

قالب شما چرا یه جوریه 😬 لایک نداره نظر نداره

عکس هدر پایینه 😁

فرصت نکردم درستش کنم ولی لایک و کامنت رو خودم خواستم واسه اکثر پستا نباشه.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
ماه
روشنی اش را
در سراسر آسمان
می پراکند
و لکه های سیاهش را برای خود نگه می دارد۰

رابیندرانات تاگور - کتاب ماه نو و مرغان آواره
Designed By Erfan Powered by Bayan