آدمِ گشنه

  • ۱۳:۲۲

همیشه وقتایی که سر غذا خوردن اذیت میکردم که اینو نمیخوام و اونو میخوام و ۰۰۰ پدرجان میگفت آدمِ گشنه سنگم میخوره و منم اصلا به حرفش اعتنا نمیکردم ولی از زمانی که دانشجو شدم کاملا به حرف پدر جان ایمان آوردم ۰باشد که رستگار شوم :))

 + دیروز تولدم بود ۰ روزی که واسه من مقدسه از بچگی ۰ صبحش حالم خیلی بد بود و کم مونده بود از درد جسمی گریه کنم ولی با حال بد و قرص رفتم دانشگاه و سرکلاس خوب شدم و طرفای ۷ونیم عصر رسیدم خونه در حالی که به شدت خسته بودم و با سفارش قبلی خودم پیتزا درست کردیم و به زور برادرو فرستادم کیک بگیره بعد یادش رفت شمع بخره بعد دو ساعت برادرو به زور فرستادم شمع بخره :/

شماهارو واسه تولداتون سورپرایز میکنن؟ اف بر شما نامردا :)))

استاد بزرگ
درسته دیر شده ولی تولدتون مبارک.
والا برا ما که تا الآن فقط دو بار تولد گرفتن اونم تو بچگی.
یه جورایی فکر می کنم من اشتباهی ام.
:)
مرسی :)
منم همیشه با زور و گاهی دعوا خواستم برام کیک بخرن جز یکی دوسال و بچگی که قدرت تکلم نداشتم :)))
سمی را
تولدت مبارک عزیز دلم... 
😍😍
مرسی :)
ماهی قرمز
تولدددددت مبارک عزیزم :****
ببخش من دیر اومدم تبریک بگم خیلی خیلی یادم بود اما خب نشد که بیام :/ 

مرسییی عزیزم😍😘
عزیزم این حرفا چیه میدونم که میدونستی 😁😘
آسـوکـآ آآ
واقعا اوف ب اونا :دی
مبارک باشه عزیزم :)
دقیقااا :)))
خیلی مرسی گلم :*
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
ماه
روشنی اش را
در سراسر آسمان
می پراکند
و لکه های سیاهش را برای خود نگه می دارد۰

رابیندرانات تاگور - کتاب ماه نو و مرغان آواره
Designed By Erfan Powered by Bayan