خلاصه ی خبرها

  • ۰۰:۳۸

ماجرای کرونا خداروشکر از خونه ی ما به خیر گذشت. این چندهفته استرس و فشار روانی هم تموم شد. 

واسم پیام اومده بود که مدرک موقتم آماده س و امروز رفتم گرفتمش. برای چند دقیقه واقعا ذوق داشتم که بعد از اون همه درس و امتحان و برو بیا و سختی بالاخره تموم شد و حالا مدرکم دستمه. خداروشکر

یه وقتا تو زندگیت هست که واسه چیزی که میخوای تمام زورت رو میزنی اما نمیشه. این وقتا که متاسفانه تو زندگی من کم هم نیستن من باور دارم حتما اون چیز سهم من نیست. چون اگر بود نیازی به زور زدن من هم نبود. فقط خواستنم کافی بود. تصمیمی گرفتم که اصلا دلم نمیخواد. کابوس و غم و دلتنگی رهام نمیکنه ولی چاره ای هم ندارم...

کلی حرف دارم ولی...

  • ۳۲
سمولی ..

عزیزمممم بازم مبارککک

همچنان منتظر شیرینی هستیم ما 😀😍😍😘

ممنون😊
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
ماه
روشنی اش را
در سراسر آسمان
می پراکند
و لکه های سیاهش را برای خود نگه می دارد۰

رابیندرانات تاگور - کتاب ماه نو و مرغان آواره
Designed By Erfan Powered by Bayan