- يكشنبه ۳ اسفند ۹۹
- ۰۰:۳۸
ماجرای کرونا خداروشکر از خونه ی ما به خیر گذشت. این چندهفته استرس و فشار روانی هم تموم شد.
واسم پیام اومده بود که مدرک موقتم آماده س و امروز رفتم گرفتمش. برای چند دقیقه واقعا ذوق داشتم که بعد از اون همه درس و امتحان و برو بیا و سختی بالاخره تموم شد و حالا مدرکم دستمه. خداروشکر
یه وقتا تو زندگیت هست که واسه چیزی که میخوای تمام زورت رو میزنی اما نمیشه. این وقتا که متاسفانه تو زندگی من کم هم نیستن من باور دارم حتما اون چیز سهم من نیست. چون اگر بود نیازی به زور زدن من هم نبود. فقط خواستنم کافی بود. تصمیمی گرفتم که اصلا دلم نمیخواد. کابوس و غم و دلتنگی رهام نمیکنه ولی چاره ای هم ندارم...
کلی حرف دارم ولی...
- ۳۲