- سه شنبه ۱۹ تیر ۹۷
- ۱۰:۱۱
نمیدونم چی شد که یاد اینا افتادم۰۰۰
من سه سال راهنمایی توی یکی از بهترین مدارس شهر درس میخوندم و شاگرد اول بودم ۰ عضو فرزانگان و نماینده و مسئول یه سری کارا بودم ولی هممون مجبور بودیم یه هدبند سیاه ضخیم بزنیم که مارو توی زشت ترین حالت خودش جلوه میداد ۰ ماهایی که توی نوجوونی به شدت قیافمون واسمون مهم بود شبیه شکنجه بود ۰ یه سری از بچه ها ریزش مو گرفته بودن ، سردرد میگرفتیم گاهی ۰ از قیافه ی خودمون با هدبندای زشت بدمون میومد ، همیشه استرس داشتیم نکنه یادم بره هدبندو ببرم و سر صف دعوام کنن ، منو بکشن کنار و از انضباطم کم کنن و ۰۰۰۰
یه سری از بچه ها سعی میکردن مقاومت کنن نمیزدن و گاهی باهاشون برخورد میشد ، همش استرس داشتن نکنه یهو ناظم بیاد سر کلاس و بخواد چکمون کنه ۰
ولی من همیشه هدبند رو میزدم چون یاد گرفته بودم تابع قوانین باشم ۰ برام سخت نبود چون فقط به عنوان فرم مدرسه نگاهش میکردم۰۰۰
دبیرستان هم توی دومین مدرسه ی شهر بودم ولی اونجا یه مدیر داشت که مذهبی به نظر می رسید ولی به قدری خشن و بی رحم بود که هنوزم اون وحشتی که ازش داشتم رو از یاد نبردم ۰ روز اولی که اول دبیرستان فیزیک داشتیم دوتا کلاس بودیم ۰ شانس با ما یار بود و اون یکی کلاس رو برده بود تو ظل آفتاب تا فیزیک بخونن و از یه جاهای غیرمرتبط ازشون درس پرسیده بود و تهدید کرده بود ۰
اول صبح مارو صف میکرد و صورتمونو چک میکرد مبادا مویی کم شده باشه و چقدر تحقیر میکرد کسایی که حتی چندتا مو از ابروشون کم شده بود۰۰۰
یه بار صف وقتی به من رسید زل زد به چهره م ۰ اصلا حس خوبی بهش نداشتم درست انگار یه مرد هیز زل بزنه بهت دقیقا همون حس چندش وجودمو گرفته بود که یهو توی میکروفون داد زد پشت لب اشکال نداره ۰ اون لحظه نفرتم ازش چند برابر شد ۰ کسی که ادعای دین میکرد چیزی به اسم آبرو و محبت توی اسلام حالیش نبود۰ من همون سال از اون مدرسه رفتم ولی هیچ وقت حس بدم به اون شخص رو فراموش نکردم۰۰۰
میدونی داشتم به این فکر میکردم خب اینکارا نتیجه ای جز تنفر ما از سیستم آموزشی و کادر مدرسه هم داشت؟ مثلا من یا دوستام فرقی کردیم؟
نه هیچ تاثیری نداشت . حتی اثر منفی هم داشت چون بیزار شدیم از امثال این فرد که فقط ادعای دین داری دارن و چیزی ازش نمیدونن که به هر اسمی میخوان افکار غلطشون رو به بقیه تحمیل کنن ۰
دوستای من که چادری بودن چادری موندن ، اونا که حجاب نداشتن همونجور ، یه عده ای هم که رفتن خارج و کلا بیخیال همه چی شدن ۰۰۰
کاش یه روز بچه هامون بیان و بگن چقدر مدرسه هاشون رو دوست دارن و مدرسه واسشون جایی باشه که احترام به عقاید همدیگه رو بهشون یاد بده و هیچ وقت نخوان چیزی رو به زور بهشون تحمیل کنن۰۰۰
- ۱۳۸