امشب شب بغض است و اشک

  • ۰۳:۰۷

بهم میگه چرا ما هر کدوممون که نگران باشیم یا مشکل و حرفی داریم میایم سراغ تو که تو واسمون حلش کنی و به حرفمون گوش بدی؟ 

سکوت میکنم. میخندم که از همه کوچکترم و همچین نقشی رو دارم. 

بعر از اون سوال یه سوال دیگه واسم پیش اومد. من چی؟ من در چنین مواقعی سراغ کی میرم؟ وقتی نگران و دلواپس همین آدمام. وقتی نگران خودمم و کاری ازم برنمیاد. وقتی کلی حرف روی قلبم سنگینی میکنه با کی حرف میزنم؟ تو چشای کی نگاه میکنم که بدونم همیشه یه راه حل واسم داره یا حداقل تو چشام نگاه میکنه با لبخند و بگه چیزی نیست نگران نباش. 

جوابش این بود : در اکثر مواقع هیچ کس. سکوت میکنم و گاهی عصبانی به نظر میام. همین.

  • ۵۴
ماه
روشنی اش را
در سراسر آسمان
می پراکند
و لکه های سیاهش را برای خود نگه می دارد۰

رابیندرانات تاگور - کتاب ماه نو و مرغان آواره
Designed By Erfan Powered by Bayan