- يكشنبه ۱۵ آذر ۹۴
- ۱۲:۰۸
- سفرنامه
- ۹۶
جاده ی طرقبه-آرامگاه امام زادگان دوقلو یاسر و ناصر بی موسی بن جعفر (ع)
در راه بازگشت- قطار-6:21 بامداد
قطار دارد به شهرمان نزدیک میشود.صدای خنده و شادمانی اعراب از راهروها شنیده می شود.هوا هنوز تاریک است ومیشود سوسوی چراغ های روشن را در جاهایی که زندگی جریان دارد دید...حالا مادرشوهر و عروسی که قصد رفتن به کربلا را داشتند و انسان های شریفی هم بودند لابد تا به حال به مرز مهران رسیده باشند و حاج خانومی که با شوهرش قصد ماندن پیش همسر و فرزند کوچک پسرشان که می خواهد پیاده راهی کربلا شود و پسرشان قرار بود بیاید ایستگاه دنبالشان لابد تا الان خانه پسرشان باشند و ما هنوز در راهیم و بعد از جداشدن از زندگی روزمره مان دوباره به زندگی مان برمیگردیم.حالا هوا رو به روشنی میگذارد و مامور قطار در حال جمع کردن سرویس خواب ها است و من آرزو دارم اتفاق های خوبی انتظار همه مارا بکشد و همه قدر زندگی راحتمان را بدانیم.